معنی (dimut) بادکرده، اماس کرده، اماسیده، ورم کرده متورم، ورقلنبیده، پراب وتاب، مطنطن, معنی (یهوعف) بادکرده، اماس کرده، اماسیده، ورم کرده متورم، ورقلنبیده، پراب وتاب، مطنطن, معنی (dimut) fاblcbi، اkاs lcbi، اkاsdbi، mck lcbi kتmck، mcrgjfdbi، /cاf mتاf، kzjzj, معنی اصطلاح (dimut) بادکرده، اماس کرده، اماسیده، ورم کرده متورم، ورقلنبیده، پراب وتاب، مطنطن, معادل (dimut) بادکرده، اماس کرده، اماسیده، ورم کرده متورم، ورقلنبیده، پراب وتاب، مطنطن, (dimut) بادکرده، اماس کرده، اماسیده، ورم کرده متورم، ورقلنبیده، پراب وتاب، مطنطن چی میشه؟, (dimut) بادکرده، اماس کرده، اماسیده، ورم کرده متورم، ورقلنبیده، پراب وتاب، مطنطن یعنی چی؟, (dimut) بادکرده، اماس کرده، اماسیده، ورم کرده متورم، ورقلنبیده، پراب وتاب، مطنطن synonym, (dimut) بادکرده، اماس کرده، اماسیده، ورم کرده متورم، ورقلنبیده، پراب وتاب، مطنطن definition,